برادر شهید «رضا اشرفی» نقل میکند: «بوی دلنوازی به مشاممان میرسید. دستی به نهر زدم و از آن آبی خوردم. آب خنک و گوارایی بود. گفتم: رضا! اینجا کجاست؟ گفت: اینجا بهشته. همون که تو میگی شعاره. تموم شهدا اینجا هستن.»
شهید«محمدرضا مظفری»، در مناجات نامه به یادگار ماندهاش آورده است: خدا را شکر میکنم که به ما رهبری مدیر و مدبر عنایت فرمود که ما با پیامهایش قوت قلب گیریم و مهمتراز همه اینکه کشورمان را به کشوری اسلامی تبدیل کرد.
شهید «رحیم فتاحی» از شهدای ارتش استان ایلام است که فروردین ۱۳۶۲ در جبهه بوکان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه خلاصه ای زندگینامه این شهید والامقام منتشر می شود.
«بستهکریمی» میگوید: یک روز که در منزل نشسته بودیم یدالله را دیدم که با یک عکس قاب شده بزرگ برگشت گفتیم: این چیه؟ گفت: اگر روزی شهید شدم این عکس را روی طاقچه بگذارید.
شهید «میرستار ثابتکار» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در نامهای به یادگار مانده نوشته است: «نامهام را شروع میكنم باید بگویم كه اینجا با حمله وسیع و برق آسای رزمندگان، عراقیها تاب مقاومت نیاوردند.»
شهید «هاشمینفتچالی» از شهدای دوران دفاع مقدس در نامهاش حال و هوای جبهه را اینگونه توصیف میکند: «مانند بوی عطر ياسهایی كه از سينه اين جوانان در شب برميخيزد و بوسههای كه در سايه ربوده شده، خوشبختیهايی كه تنها خواب آلودگی شب ناظر آن بوده است، بيدار میشوند و شهيد شدن برادران و همسنگران دلپذير را در ياس تاريكی جان میگيرند.»
پدر جان و نورچشمانم! باور كنید، برای رسيدن به اين آرزو لحظه شماری میكنم. همه رزمندگان ايران برای چنین روز مبارکی، روزشماری میكنند.» متنی که خواندید قسمتی از وصیتنامه شهید «منصور فرساد» بود که تقدیم شما مخاطبان عزیز میگردد.