خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز ۲۵ درصد «هادی قلیزاده» در بیان خاطرات خود میگوید: «در میانه راه مهاباد به سردشت، به کمین گروه معاند حزب دموکرات برخورد کردیم و بعد از یک ساعت درگیری میان سپاه و گروه معاند، نارنجک پرتاب کردند که پدرم نابینا شد و سپس یک نفر به ما نزدیک شد و به مجروح و سربازی که در کنارمان بودند یک تیر خلاص زد و ...»