سرباز دلاور اسلام "شعبان نجف نژاد" با اينكه يكى از برادرانش در لباس سرباز ى بود، 18 ارديبهشت 1365 برای دفاع از كشور لباس خاكى سرباز ارتش را به تن کرد و بعد از دوره آموزشى به تيپ 4 مستقل در سراب آذربايجان پيوست. می گویند خانواده آرزوی دامادی او را داشتند و قرار بر مراسم خواستگاری گذاشته شده بود اما شعبان هرگز به این مراسم نرسید! داستان زندگى اين شهيد را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
شهيد "عزت عليزاده" شهريور 1365 برای انجام خدمت مقدس سرباز ى به نهاد انقلابى سپاه پاسداران وارد شد و در سرزمين لاله گون خوزستان در يگان آتشبار توپخانه خط مقدم هفت تپه به انجام وظيفه پرداخت. داستان زندگى اين شهيد را در نويد شاهد بخوانيد.
"شهید مصطفی فریدونی" تازه پا به دوران جوانی گذاشته بود و تصمیم داشت برای آینده اش تصمیم های زیبایی بگیرد. او با هزاران آرزوی زیبا و رنگارنگ وارد بهار زندگی شده بود. بهاری که برای تمام طول عمر خود تصمیم می گرفت و نقشه های رنگارنگ می کشید.
در دوران دفاع مقدس مادرانی بودند با هر دین و آیینی که فرزندانشان را راهی دفاع از میهن کردند و روزها چشم انتظار آنها بودند و این فرزندان در راه وطن جانشان را نثار کردند، مادر شهید کامران گنجی معتقد است؛ روح فرزند شهیدش با اوست و از او محافظت میکند و خاطراتی در این مورد تعریف میکند که در ادامه میخوانید.
شهید «مسلم قلیزاده» در نامهای چنین مینگارد: «هميشه عاشق دنبال معشوق است يعني ماكه عاشق خدا هستيم و راه خدا را ادامه ميدهيم و تا آخرين نفس هم ادامه خواهيم داد.
خواهر شهید «علی اکبر خزائی» میگوید که روزی بر سر مزار برادر شهیدم رفتیم، شب در رویا دیدم که دو دستهگل به من داد و گفت...ادامه این نقلقولها را در چهارپرده روایت از این شهید بخوانید.
مادر شهید لطف اله افتخاری میگوید: روزها در فراغش گریه میکردم تا اینکه یک شب خواب دیدم؛ لباسهایش خیس است. از او پرسیدم: چرا؟! گفت: اشکهایت من را خیس می کند.
شهید ولیالله خمسهای، چهارم آذر ۱۳۴۴، در روستای بهشتیان بخش آبگرم از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد. پدرش علیمیرزا، کشاورز بود و مادرش زرین نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. یکم فروردین ۱۳۶۵، در مریوان توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. سرانجام پیکر مطهرش در شهریور سال ۱۳۹۶ شناسایی و در زادگاهش تشییع و به خاک سپرده شد.
بنده هنگامي كه قصد اعزام به سرباز ي و جانبازي براي اين انقلاب شكوهمند اسلامي را گرفتم و خواستم كه براي رضاي خدا خدمت كنم و بتوانم در برابر آقا امام زمان و نائب بر حقش خميني كبير روسفيد باشم.