نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات از شهید
منتخبی از کتاب خاطرات شهدا؛
خاطره‌ای از شهید «سیّد هاشم آراسته» نقل شده است که از روزی که رزمندگان روبروی تانک‌های عراقی قرار می‌گیرند و سیّدهاشم تیر می‌خورد حکایت می‌کند.
کد خبر: ۴۴۴۶۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۴

خاطره‌ای از «شهید محمود خضرایی» در کتاب سیره شهدای دفاع مقدس، بیان شده که حس هم‌نوعدوستی این شهید را حکایت می‌کند.
کد خبر: ۴۴۴۶۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۴

خاطراتی از شهید محمد هادی مخلصی
نوید شاهد سمنان: محمدهادی مخلصی بیستم خرداد 1334، در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. پدرش علی‏محمد و مادرش طلعت نام داشت. تا پايان دوره کارشناسی در رشته ریاضی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هجدهم آذر1359، در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.
کد خبر: ۴۴۴۳۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۰

خاطراتی از شهید رحیم ذبیحی
نوید شاهد سمنان: رحیم ذبیحی بیست و هفتم شهریور 1331، در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش قاسمعلی و مادرش خورشید نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. راننده بود. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت. بیستم آذر 1364، با سمت راننده کامیون در هورالعظیم عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش قرار دارد.
کد خبر: ۴۴۴۳۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۲۰

معرفی کتاب;
شهید محمدرضا شجاعی در سال 1344/6/30 در روستای آبطویل شهرستان بوشهر دیده به جهان گشود. همراه با جوانان پرشور و شعور وطن برای دفاع از آرمان های امام به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت. و سرانجام در عملیات پدافندی چزابه در تاریخ 1360/11/24 به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۳۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴

روایتی خواندنی از همرزم شهید «تقی مهدی هداوند» منتشر شد؛
روایتی خواندنی از همرزم شهید «تقی مهدی هداوند»؛ از آن سوی خط هیچ صدایی به گوش نمی رسید. بی سیم از کار افتاده بود. تقی دست به کار شئ و تا عصر، بی سیم را راه انداخت، وقتی کارش تمام شد. از خوشحالی رفت تا وضو بگیرد. آن قدر خوشحال بود که می خواست فریاد بزند. همین کار را هم کرد. بچه ها دورش را گرفتند و همه منتظر بودند تا صدایی از آن سوی خط بشنوند.
کد خبر: ۴۴۳۹۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳

دوست و همرزم شهید بابانظری درباره او تعریف می‌کند: رضا جثه کوچکی داشت و کوچک بسیجی با آن رنگ خاکی بر قامتش برازنده بود، تسبیح نازکی که به دستش بود و چفیه سیاه با راههای سفیدی که به دور گردنش بود به تمام معنا نشانه هایی از یک بسیجی خاکی بود.
کد خبر: ۴۴۳۹۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳

خاطراتی از «شهید داور یسری» فرمانده اسبق سپاه پاسداران ناحیه اردبیل؛
چند تن از همرزمان و دوستان شهید داور یسری که فرمانده اسبق سپاه پاسداران ناحیه اردبیل بود، خاطراتی را تعریف کرده‌اند که گویای عشق این شهید به مطالعه است.
کد خبر: ۴۴۳۷۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۰

مادر شهيد مي‌گويد: آخرين بار كه داوود عازم جبهه بود، به من گفت: اگه من برم و شهيد بشم گريه ميكني مادر؟ گفتم چه كنم؟ گريه نكنم؟ پسرم گفت: چرا گريه كن ولي به ياد علي اكبر و علي اصغر اشك بريز.
کد خبر: ۴۴۳۶۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۰

خاطراه ای شنیدنی از زبان پدر شهید محمدرضا میرزایی؛
ماه مبارک رمضان سال 1362 با محمد رضا در حالی که مشغول کار بودم با او صحبت می کردم گویی می دانستم محمدرضا در این اعزامی که به جبهه می رود دیگر برنمی گردد.
کد خبر: ۴۴۳۳۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۶

شهید علی زارع بيدكي
نویدشاهدیزد: شهید علی زارع بيدكي دوم مرداد 1342، در شهرستان مهريز به دنيا آمد به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. پنجم آذر 1361، با سمت تك‌تيرانداز در جاده پيرانشهر- سنندج هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت مواد منفجره به صورت، شهيد شد.
کد خبر: ۴۴۳۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۵

گردآورندگان: سرکار خانم ها فاطمه نوروزیان - معصومه نوروزیان
کد خبر: ۴۴۳۱۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳

روایتی خواندنی از مادر گرامی شهید «محمد عیدی» منتشر شد؛
انگار که به او الهام شده بود که این آخرین دیدار است با تک تک اهل خانه حلالیت گرفت و خداحافظی کرد و یک عکس با لباس مشکی رفت عکاسی و انداخت و آن را به من داد و گفت که مادر این آخرین دیدار ماست وقتی که شهید شدم این عکس را هم بر روی اعلامیه ام بزنید
کد خبر: ۴۴۲۸۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷

خاطراتی از شهید حسینعلی مونسان
کد خبر: ۴۴۲۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷

به مناسبت سالروز «ولادت» منتشر شد؛+دستخط شهید
روز سی ام دی ماه 1361 چهارشنبه ظهر بود که به فکر افتادم خاطراتی را که در ایام دوره و در پادگان دو کوهه و هم جاهای دیگر بودم بنویسم بطور کلی من خاطرات زیادی ندارم و اگر هم دارم الآن یادم نمی آید خلاصه چند خاطره دارم که بطور خلاصه می نویسم .
کد خبر: ۴۴۲۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۸

بُرشی از کتاب «سیره شهید رجایی» قسمت هفتم/
غلامعلی رجایی در کتاب «سیره شهید رجایی» در قالب خاطراتی از زبان اعضای خانواده، همکاران و آشنایان شهید رجایی، به شیوه ساده‌زیستی و منش و شخصیت این دولتمرد شهید پرداخته است.
کد خبر: ۴۴۲۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۲

خاطراتی پیرامون شهید غلامحسین خزاعی؛
لباس بسيجي من مثل همان لباس احرامي است که تو برتن مي کني و به مکه مي روي. تيري که از سلاح من به سوي دشمن شليک مي شود، مثل سنگي است که تو در منا به شيطان مي زني . همانطور که تو با عشق و علاقه به طواف کعبه مي روي، من هم با همان عشق به جبهه آمده ام. کعبه ي تو آن جاست، کعبه ي من اينجاست.
کد خبر: ۴۴۲۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۸

خاطراتی از آمنه براری همسر شهید حاج حسین بصیر که نوید شاهد مازندران برای نخستین بار آن را منتشر کرد.
کد خبر: ۴۴۱۶۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۳

يك شب تابستاني من محافظ بيت حضرت امام خميني بودم، پست نگهباني من پشت بام خانه ي حضرت امام بود، هنوز يكي دو ساعت به اذان صبح مانده بود
کد خبر: ۴۴۱۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۹

خاطرات شهید رضوی (18)/
حسین طاهری همرزم شهید رضوی در خاطره‌ای که از گزینش شدن توسط شهید دارد بیان می‌کند: چون ما از قشر وابسته به روشنفکران محسوب می‌شدیم، این مسئله برای شهید رضوی ایجاد شده بود که نکند ما هم توی این فضای فکری مورد نظر آقایان سیر کنیم.
کد خبر: ۴۴۱۳۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۵