مدام در پاکسازی سخت ترین میادین مین ها بسر می برد وجودش در میان پرسنل آرامبخش خاطره ها بود و گفتارش مرحمی بر دلهای ریش مان...
کد خبر: ۴۱۸۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳
کلیپ/مصاحبه و خاطره گویی شهید وهب اصغری راد
کد خبر: ۴۱۸۲۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳
عمليات كربلاي پنج؛ انهدام قويترين دژ دشمن؛ 19 / دی ماه /1365
در عمليات کربلاي 5 امام خميني(ره) گفتند: «حسيني بجنگيد»؛ اين جمله چنان نيرويي به رزمندگان و مجروحان اين عمليات داد که دوباره به صحنه مبارزه برگشتند و حماسهاي ماندگار از خود بر جاي گذاشتند.
کد خبر: ۴۱۸۲۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳
نشست تخصصی خاطره نگاری در حوزه ادبیات پایداری با حضور نویسندگان و محققان استانهای هرمزگان و سمنان از ۹ تا ۱۱ دیماه ۹۶ در سالن کنفرانس اداره کل امور استانهای حوزه هنری برگزار شد.
کد خبر: ۴۱۸۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳
در سالروز شهادت منتشر می شود:
شب خواب ديدم؛ محمدرضا شهيد شده و با تابوت او را به خانه آوردند و بچههاي ارتش همه اينجا بودند، درست همان صحنه كه در خواب ديده بودم، در بيداري تعبير شد.
کد خبر: ۴۱۸۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
صورت مصطفی بیحس شده بود، نوک انگشتهایش میسوخت. برگشت سمت مادرش و گفت: «آَبا جان، مشهدی رقیه رو دیدم. توی این سرما بیرون نشسته بود!»
کد خبر: ۴۱۸۰۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱
یکی از رزمندگان زنجانی از شهادت شهید حمید گیلک در عملیات (عملیات والفجر8) خاطره خواندنی را بیان میکند.
کد خبر: ۴۱۸۰۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰
برادران شهید مجید پیری از خدمات صادقانه برادر به انقلاب و مردم می گویند.
به افراد خانواده سفارش زیاد می کرد تا می توانید به انقلاب و دولت خدمت کنید...
کد خبر: ۴۱۷۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰
عباس راشاد در بیان خاطره ای از روزیهای جنگ میگوید: با دو اتوبوس توی جاده میرفتیم که ناگهان چند هواپیما به ما حمله کردند. باران بمب بود که کنار اتوبوسها میریخت. اتوبوس اولی را با راکت زدند.
کد خبر: ۴۱۷۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۰۱
خاطره اى از شهيد على اكبر اصغرنژاد فرزند محمد به نقل از حسن اصغرنژاد(برادر شهيد)
کد خبر: ۴۱۷۱۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۰۲
آسمان انتظار یار دارم زنهار ،
بعد وصلش هرچه خواهی کن ولی اکنون مکن
کد خبر: ۴۱۷۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
حتی فیش حقوقی نداشت . گفتم محبت اله چرا نمیری کارای حقوقی رو انجام بدی؟ مگه تو حقوق نمیخوای؟ همیشه بهش می گفتم اما اون جواب می داد اگه خدا بخواد حقوق بگیرم حتماً خودش درست میکنه...
کد خبر: ۴۱۷۱۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
پرستار یا مجروح - خاطره ای از پرستار شمسی بنی بیات
کد خبر: ۴۱۷۰۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۸
وفاى به عهد بسيجى شهيد جلال منصف به روایت از آقای مهدی یوسفی امیری (برادرشهید گرامی روحانی علیرضا یوسفی)
کد خبر: ۴۱۶۹۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۶
سالروز ولادت/دست نوشته شهید/خاطره شهید
سوار ماشین شدم، مثل همیشه حمد و سوره و شهادتین را خواندم و بعد آیه الکرسی را خواندم خیلی خوشحال بودم، به اهواز رسیدیم، ساعت 7 صبح گذشته بود، از ماشین پیاده شدم سو ار ماشین دیگری شدم و تا سه راهی سوسنگرد خرمشهر رفتم، بعد سوار ماشین صلواتی شدم و...
کد خبر: ۴۱۶۹۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۶
سالروز شهادت /وصیت نامه/خاطره /زندگی نامه
من برای اطلاعت و رضای خداوند به ندای حق لبیک گفتم و به جبهه های حق علیه باطل شتافتم و هدفم را حفظ و پاسداری از نظام جمهوری اسلامی قرار دادم...
کد خبر: ۴۱۶۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۵
با شروع جنگ تحمیلی بنا به احساس تکلیف شرعی و دفاع از اسلام به ندای رهبر کبیر انقلاب لبیک گفت. و به عنوان نیروی بسیجی عازم جبهه نبرد با متجاوزان بعثی شد...
کد خبر: ۴۱۶۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۵
آن روز ديگر حساب بيست تومان هم نکردم و زدم به چاک.و از مسجد سراسيمه و هراسان پا به فرار گذاشتم و تا دم در خانه دويدم.فردا ظهر که شد باز هواي بيست تومان آمد تو کله ام و به ياد آن چيزهائي افتادم که با بيست تومان ميشه خريد اين بود که دوباره به طرف مسجد رفتم.
کد خبر: ۴۱۶۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۵
سردار علی ناصری در یکی از خاطرات خود میگوید: منطقه پر از مین بود. پوشش تیربار هم آن را کامل میکرد. حرکت بسیار مشکل بود. علی آقا به هر مین که میرسید با خونسردی آن را خنثی میکرد. به سیم خاردار قبل از سنگرها رسیدیم....
کد خبر: ۴۱۶۷۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۵
غلامرضا جعفری یکی از رزمندگان بیان میکند: تا صبح گلوله آرپیجی بود که شلیک میکردیم. من آنقدر آرپیجی زده بودم که از یک گوشم خون میآمد و گوش دیگرم عین ساعت تیک و تاک میکرد. هر چهار نفرمان خسته و بیخواب بودیم. آن شب را به هر زحمتی بود، بیدار ماندیم و از خط دفاع کردیم.
کد خبر: ۴۱۶۷۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۹/۲۵