پرواز كبوتر
شهید علیرضا عوض پور
نام پدر: عبدا...
نام مادر:خديجه
تاريخ تولد : 45/1/2
محل تولد : برازجان
تاريخ شهادت : 67/6/18
محل شهادت : ماهشهر
شغل: درحال خدمت نظام وظيفه
مسئوليت در زمان شهادت: سرباز وظيفه سپاه
محل دفن: بهشت سجاد (ع)برازجان
شهادت شهید علیرضا عوض پور
پرواز كبوتر
بيست روز از رفتنش مي گذرد.مادر با دلتنگي از خواب برمي خيزد.او خواب عجيبي ديده است كه از فردا برايش پيغام آورده است.او خواب ديده است كه كبوتري سفيد روبرويش در اتاق پايين آمد بعد از مدتي درنگ و خيره شدن پرگشود و در رفت.احساس مي كند دل بسته كبوتر شده است چيزي او را به كبوتر نزديك مي كند.اما او ديگر كبوتر را نخواهد ديد.
تا اين كه در مورخه سال 1367 جهت انجام خدمت مقدس سربازي اعزام و دوران آموزشي را در پادگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي طي نمود و بعد از آن به جبهه جنوب در شهر ماهشهر عزيمت نمود كه در شهريور ماه همان سال به درجه رفيع شهادت نائل آمد .
خاطره خواهر شهید علیرضا عوض از برادر
يك روز همراه خانواده به شاهزاده ابراهيم رفته بوديم.عليرضا با بچه ها شروع به هفت سنگ بازي كردند.بعد از اين كه بازي تمام شد به جمع ما پيوست.وقتي خستگي از تنش بيرون رفت گفت:همراه با دوستانم به شمال رفته بوديم.همگي به يك باغ ميوه رفتيم.از ميوه هاي باغ خورديم صاحب باغ نه تنها ناراحت نشد بلكه كلي تعارف كرد كه بيشتر در آن جا بمانيم.ولي در شهر ما وقتي به زمين سرسبزي مي روي صاحب زمين دنبالت مي كند و مي گويد:آهاي از باغم برويد بيرون.علي رضا با صداي بلند همراه با خنده تعريف مي كرد و مي گفت عجب روزگاريه اون كه باغ پر از ميوه داره نمي گه برويد بيرون ولي اون كه زمين خالي داره حتي اجازه نمي ده يك عكس هم بگيريم.
دوران سربازي را مي گذرانيد.هر وقت به مرخصي مي آمد به مادرش مي گفت:مادر مبادا نام دختر كسي را روي من بگذاري.من يك سربازم و آينده را هيچ كس نمي داند جز خدا!ممكن است بروم و ديگر برنگردم.هميشه مي گفت : اين انقلاب كارهاي زيادي انجام داده است.اما كوچكترين فايده اي كه داشته اين است كه آنهايي كه مي فهميدند و عاقل بودند داناتر شدند و كساني كه نمي دانستند اثر انقلاب و اسلام و دين را مي بينند و به ارزش آن پي مي برند.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر