شهید عملیات محرم!
نام و نام خانوادگي : علي بحراني
نام پدر : عبدالله
تاريخ تولد : 1344
محل تولد : چاهكوتاه
ميزان تحصيلات : دوم راهنمايي
شغل پشت جبهه : بيكار
وضعيت تاهل : مجرد
عضويت : بسيجي
تاريخ شهادت :61/8/11
محل شهادت :عين خوش
محل دفن :بوشهر
زندگي نامه
علي بحراني در خانوادهاي فقير در چاهكوتاه در سال 1344 ( هـ . ش) چشم به جهان گشود. بيش از 5 سال نداشت كه مادرش دار فاني را وداع گفت و او تحت سرپرستي برادر بزرگش قرار گرفت.
7 ساله بود كه وارد دبستاني در چاهكوتاه شد. در سال 1353 به بوشهر عزيمت كردند و در آنجا درسش را ادامه داد. اخلاق و رفتار نيكوي او در ميان دوستانش زبانزد بود و همه سعي ميكردند اخلاق و رفتار او را سرمشق خود قرار دهند.
زماني كه پا به سن نوجواني گذاشت تصميم گرفت كه روزها كار كند و شبها درس بخواند. وي به مدت 2 سال، در كنار درس، كار هم ميكرد. هنگاميكه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد، او پس از تشكيل بسيج، در اين نهاد مردمي نيز به فعاليت پرداخت تا قسمتي از دين خود را به اسلام و نظام اسلاميآدا كرده باشد.
سال 1358 بود كه صدام ملعون به خاك كشور عزيزمان تجاوز كرد و جنگ تحميلي شروع شد. در آن زمان جوانان وطن داوطلبانه روانهي جبهههاي جنگ ميشدند تا جان خود را فداي اسلام و مسلمين كنند. علي نيز با اينكه هنوز دوران راهنمايي را به پايان نرسانيده بود، ماندن را جايز ندانست و درس و مدرسه را رها كرد و عازم جبهههاي جنگ شد.
او پس از رشادتهاي فراوان در صحنهي نبرد، 61/8/11 ، عمليات «محرم» به شرف شهادت نائل شد و مسئوليتي سنگين بر دوش ما نهاد. وي با شهادتش اين پيام را به امت مسلمان رساند كه بايد همواره پشتيبان اسلام ناب محمدي و رهرو راستين رهبر عظيمالشان، امام خميني (ره) باشيم و تا تحقق كامل حكومت عدل الهي به رهبري بقيهالله الاعظم، امام زمان (عج) راه آن بزرگوار را ادامه دهيم. يادش زنده و راهش پر رهرو باد!
وصيتنامه
بسماللهالرحمنالرحيم.
انا لله و انا اليه راجعون
خداوند نصرتي داد و به ما توفيق حضور در جبهه هاي جنگ را عطا كرد تا بتوانيم هدفي را كه همانا لقاءالله است را دنبال كنيم. مگر رهبران صدر اسلام، از امام حسين (ع) تا امام خميني (ره) يا روحانيت مبارز نگفتهاند كه هرگاه اسلام در معرض خطر قرار گرفت، وظيفهي هر فرد مسلمان است كه جهت برقراري حكومت الله با دشمنان اسلام بجنگد و آنان را نابود سازد؛ دشمناني كه جوانان عزيز وطنمان را از ما گرفتهاند. درست نيست كه ما در خانه بنشينيم و انتظار داشته باشيم صدام خود به خود از خاك مقدس ايران، وطن ما، بيرون رود. ما بايد به سوي جبههها بشتابيم تا بتوانيم انتقام خون شهيدان را از آنها بگيريم و علاوه بر آن، مسلمانان عراقي را كه زير سطلهي ابر شيطان منطقه يعني صدام ملعون هستند، نجات دهيم. در سال 1344 در روستاي چاهكوتاه بدنيا آمدم. هنوز پيش از 5 سال از سنّم نگذشته بود كه مادرم از دنيا رفت. 17 ساله بودم كه توانستم اسلام عزيز را بشناسم و وظيفهي شرعي خود دانستم كه در جبهههاي نبرد حضور پيدا كنم تا بتوانم حقي كه اسلام بر گردن ما دارد را ادا كرده باشم. اگر در جنگ با كفار شهيد شدم، مرا در گلزار شهداي «بهشت صادق» بوشهر به خاك بسپاريد.
امام خميني، رهبر امت فرمودند: «اين شهيدان كه تصاوير مباركشان در پيش روي ماست، به سوي خدا شتافتند و دعوت اسلام را لبيك گفتند و براي خودشان شرافت و عزت را تحصيل كردند.»
منبع : بنیاد شهید و امورایثارگران استان بوشهر