همیشه مصائب اهل بیت اباعبدالله الحسین(ع) را زنده نگه دارید
به گزارش نوید شاهد بوشهر؛ به مناسبت سالروز شهادت شهید «علیرضا چشم آلوس» زندگی نامه و قسمت از وصیت نامه آن شهید بزرگوار را تقدیم حضورتان میکنیم.
زندگی نامه شهید «علیرضا چشم آلوس»
شهید در اوایل خرداد سال ۱۳۴۳ شمسی در شهرستان برازجان بدنیا آمد. دوران طفولیت را در برازجان و بوشهر سپری نمود تا اینکه دوران تحصیل شروع گردید. کلاس اول تا چهارم دبستان را برحسب موقعیت شغلی پدرش در تهران گذرانید و بخاطر ممتازیش در کلاس کارنامه افتخار کسب نموده. سال پنجم دبستان و کلاس اول راهنمائی را در برازجان به پایان رسانید و بعد ازاتمام این دو سال همراه با خانوده اش به بوشهر غنیمت کرده و کلاس دوم و سوم راهنمائی را در مدرسه ۲۲ بهمن (مهران سابق) گذرانید.
دوران تحصیلی دوم متوسطه را در دبیرستان سعادت بوشهر گذرانید و در همین چهارسال آخر هم درسش، ذکاوتش، ایمان و اعتقادش زبانزد همه بود. شهید از سوم راهنمایی تا آخر سال تحصیلی دبیرستان فعالیت تبلیغاتی و هنری و همچنین در انجمنهای اسلامی نقش سازندهای داشتند.
در دوران انقلاب پا به پای دیگر همکلاسانش بر علیه رژیم طاغوت در افشاگری و راهپیمائی شرکت فعالی داشتند. بعداز پیروزی انقلاب عضو فعال انجمن اسلامی دبیرستان سعادت بود و در ارشاد و راهنمائی دیگر محصلان بر علیه گروهکها ومنافقین شبانه روز تلاش فراوان داشت.
در خانوادهای متوسط و با ایمان متولد شده بود. وی اخلاق و رفتارش در خانواده و فامیل نمود والگو بود. علیرضا کم حرف وصبور بود همه اهل منزل و فامیل و دوستان را به تقوای ایمان به خدا و خواندن کتابهای دینی و مذهبی سفارش میکرد محبوبیتی بس عجیب بین دوستان و آشنایان داشت و نماز و روزه اش هیچوقت ترک نمیشد.
همه را سفارش میکرد که در صحنه باشند و جلوتوطئههای منافقین و دیگر گروهکها بایستند. همه را به سرکشی به خانواده شهیدان و شرکت در نماز جمعه سفارش میکرد. علاقه شدیدی به جمع آوری عکس داشت و همچنین دست خط و نقاشهای او زبانزد همه بود.
او به هجرت کردن ومعاشرت درر اه خدا علاقه فراوانی داشت. شهید به دلیل علاقه زیادی که به رشته پزشکی داشت، اوقات بیکاری خود در منزل همه افراد را به تدریس قرآن و دروس ایدئولوژی یکی هدایت مینمود. پس از خاتمه دوران دبیرستان رسما وارد سپاه شد و مدت دوسال در سپاه بود و بطور داوطلب مداوم به جبهههای مختلف اعزام میشد.
درطرح لبیک او ۲و ۳ بصورت گستردهای در جبهه شرکت داشت و در جبهههای دهلران عین خوش، دشت عباس، ابوغریب، فکه، اهواز، خرمشهر، جزیره مینو، زبیدان جزایر مجنون برعلیه کفر صدامی حضور داشت.
عارفی بود متقی و سربازی بود بی باک و شجاع و سرداری بود برای اسلام آفرین ماموریتش که اسمش نیز در لیست مامورین اعزام نمود که تا حدود ساعت ۱۱ شب تلاش فراوان نمود که به اجبار به جبهه برود، زیرا مسئولین سپاه احتیاج فراوان در پشت جبهه به او داشتند که بالاخره موفق میشد ایشان را جزء برادران اعزام ثبت نام کنند. دلش میخواست در راه اسلام و انقلاب اسلامی شهید شود که آخرین ماموریتی نیز جزیره مجنون در تاریخ ۱ شهریورماه ۱۳۶۳، وقتی که یکی از برادران هم رزمش به نام شهید «عالی حسینی» به شهادت میرسد، بر بالای سرش حاضرشد و رو به شهید کرد و گفت:خوشا به سعادتت که به لقاء الله پیوستی بعد از این جمله، خمپاره ایی میآید وروح پرفتوحش را به جوار حق تعالی پیوند میدهد.
قسمتی از وصیت نامه شهید
عاشق هنگام دیدن معشوق و خلوقت با او چگونه است؟ اینها هم همان طوراند اینان شب هنگام به خواب پشت پا میزنند و مشغول راز ونیاز با پرورگار میشوند و ندای الله اکبر سر میدهند.
آری جبهه است که این گونه آدم میسازد و وقتی شخص از جبهه برمیگردد. زاهدی تمام معناست، زاهد یعنی آزاد از تمام هوی و هوسها وآزاد از نفس اماره بطوری که همه اعضاء و جوارح وکنترل شده است.
آری جبهه مکتب است وجوارح الله است و محلی است که انسان میتواند به وجه الله نظر کند. شهید بواسطه جهاد با نفس و جهاد اصغر به جنات عدل راه مییابد وبه رضوان الله دست مییابد؛ و به رضوان الله دست مییابد و به جوار الله میرساد مصداق یا ایها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی میگردد. جبهه نعمت است چه جبهه و جنگ مشکلاتی دارد، اما نعمت بزرگی است انسان ساز و مکتب عالی است، سنگر تجلی گاه نور خداست.
شاید سنگراز مسجد مقدستر باشد. امام علی (ع) میفرماید:المومن اعظم حرمه من الکعبه المومن اعظم حرمه من الملک المقرب. مومن حرمش از کعبه بالاتر است و سنگر مومن هم از کعبه بالاتر است وسنگر مومن هم از کعبه بالاتر است. میدان نبرد و جبهه مسد الحرام نیست بلکه بالاتر است نور خداوند در آنجا متجلی است. تجلیگاه عشق است. دست عنایت والی اله الا عظم امام زمان (عج) در جبههها و سنگرهاست آری جبهه حقیقتا” نعمت بزرگی است و رزمندگان سپاهی در جبهه این مکتب انسان ساز باید خود را چنان بسازند که هنگام برگشتن خود مربی و معلم دیگران باشند سپاهی باید از چهره ملکوتیش دیگران غبطه بخورند وبس است برای سپاهی که امام عظیم الشان با آن مقام رفیع معنویش بفرماید:ای کاش من هم یک پاسدار بودم و یا بفرماید از چهره ملکوتی شما غبطه میخورم که چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی این فجر نوین رهائی مستضعفان جهان میگذرد و فصل تازهای از مبارزات حق طلبانه ملتها در راه استعمارزادیی آغاز میشود و بار دیگر پنجههای خون آلود آمریکای جنایتکار از آستین صدام و سرنیزههای آغشته به خون اسرائیل غاصب بدر آمده وبر رخسار گلگون انقلاب نو پای ما قیام ملتهای مظلوم و در بند فلسطین و لبنان عزیزم زخم تجاوز میکشد. اکنون روز جهاد است.
روزجهاد، روز نبرد با کفر جهانی، نبردی که هابیل با قابیل تا کنون سیر تاریخی خویش را طی نموده تا رهبری حضرت محمد (ص) وادامه آن در صحنه جانسوز او نبرد امام حسین (ع) با یزیدیان و سیر این مبارزه تا خمینی این اسطوره مقاومت و ایثار، مبارزهای که هماره غلبه هابیل بر قابلیان، حسین با یزدیان و ….. خون بر شمشیر همراه بوده است ودر این راه پیوند یاران با امام خویش همیشه رشتهای از خون بوده و همچنین مستحکم ما را استفاده جاودانه تاریخ قرار داده است.ای برادران و خواهران همیشه مصائب اهل بیت اباعبدالله الحسین (ع) را زنده نگه دارید. البته در روایتی است که ان القتل الحسین حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا”. به راستی که شهادت حسین (ع) در قلوب مومنین حرارتی بر پا کرده است که هرگز خاموش شدنی نیست، آری این آتش خاموش شدنی نیست و بایستی ما آن را هرچه فروزندهتر نگاهداریم هیچ گاه خدا را از یاد نبرید و بخواهید که شما را برای یک لحظه به حال خودتان وانگذارد در اعمالتان، درسخنان، درعبادتتان متوجه خدا باشید و غیر این صورت آن صحبت همچون خمر موجب مستی عقل مستی میشود و آن همچون هیزم به آتش ریختن است زحماتی که شما در راه داشته باشید و تکیه بر ریسمان الهی بزنید و در حضور در صحنه مبارزه را که با رهبری امام امت پیش میرود در مد نظر داشته و عمل نمائید. برادران پاسدار، برادران ارتشی، برادران بسیجی رفتار و اخلاق اسلامی شما.
انتهای پیام/
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر